کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران
چکیده
غم و شادی از حالات و هیجانات آدمی است که ریشه در روان او دارد. بنا بردیدگاههای متفاوتی چون دین، فلسفه، عرفان، روانشناسی عوامل مختلفی در ایجاد این دو حالت روانی دخیلند. بر همین اساس، صاحبنظران بنابر رویکردهای متفاوت خود، تفسیرهای مختلفی را از آن ارائه مینمایند. افضل الدین خاقانی شروانی، شعر قرن ششم، که خود یکی از بزرگترین تجربت اندیشان در حوزهی علوم اخلاقی و ادبی است، در پرتو تجربیات کسب شده ناشی از حوادث به کام و ناکام مختلفی که در زندگی خود داشته، نگاه ویژهی به این دو پدیده دارد. در نظر او غم و شادی به دو دستهی کلی غم مطلوب و نامطلوب تقسیم میشود که غم مطلوب غمی است که از طرف معشوق به عاشق ارزانی میگردد. او در تبیین غم نامطلوب خود از رابطهی علی و غایی بهره میبرد. در این مقاله که با روش تحلیل محتوا صورت میگیرد، با بررسی ریشههای غم و شادی، با توجه به اشعار موجود در دیوان افضل الدین خاقانی، به عوامل ایجاد غم، عوامل برطرف کنندهی غم، نتایج و تأثیرات غم و نیز ساختشناسی مفهوم شادی پرداخته میشود. بنا بر نتایج این پژوهش، خاقانی غمهای نامطلوبی که تحت شرایط و عوامل مختلفی چون هجران، دشمنان، جفای روزگار، بخت سیاه و...ایجاد میشوند. غمهایی اجتناب ناپذیر میداند. با این حال، او غم معشوق را بر هر شادی ترجیح میدهد. همچنین عواملی چون معشوق، زیبایی، وصال، دعا، دیدن طوس و ...را عناصری میداند که حس شادی را در او بر میانگیزند.